جدول جو
جدول جو

معنی زن مار - جستجوی لغت در جدول جو

زن مار
مادرخانم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زندبار
تصویر زندبار
حیوان بی آزار مانند، گاو و گوسفند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زناکار
تصویر زناکار
زنا کننده، مرد یا زن زنا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انهمار
تصویر انهمار
شکسته شدن، ویران شدن، فروریختن، ریخته شدن آب یا باران، روان گردیدن اشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زن باره
تصویر زن باره
مردی که زنان را دوست دارد، زن دوست، زن باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زن پدر
تصویر زن پدر
نامادری، زن پدر کسی غیر از مادر او، مادراندر، مایندر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
دارای زنگ مثلاً ساعت زنگ دار، طنین دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شن زار
تصویر شن زار
زمینی که در آن شن بسیار باشد، ریگ زار
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
زنگه مار. رود ماکو. رودیست که سرچشمۀ آن در بایزید ترکیه است و آن اراضی ماکو را مشروب می سازد و در شمال غربی نخجوان به رود ارس متصل می شود. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وزن دار
تصویر وزن دار
سنگین، ارزنده دارای وزن سنگین، پول تمام عیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تن دار
تصویر تن دار
کلان، درشت، تناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشمار
تصویر انشمار
به شتاب رفتن، خرامش خرامیدن، آماده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغمار
تصویر انغمار
در آب فرو رفتن باب فرو شدن، فرو رفتن در کاری، فرو رفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انهمار
تصویر انهمار
فرو ریختن ریزان شدن آب
فرهنگ لغت هوشیار
سمی که از نیش مار بر آید و اغلب کشنده است و امروزه از انواع این زهرها در داروسازی استفاده می نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگبار
تصویر زنگبار
دوره ای از ادوار ملایم موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگدار
تصویر زنگدار
طنین دار (صدا آواز)، دارنده زنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انهمار
تصویر انهمار
((اِ هِ))
ریخته شدن آب یا باران، ویران شدن، فرو ریختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انغمار
تصویر انغمار
((اِ غِ))
به آب فرو شدن، فرو رفتن در کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنگدار
تصویر زنگدار
((زَ))
طنین دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شن زار
تصویر شن زار
((ش))
بیابان پر شن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
Ringing, Shrilly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
Contortionist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خانه ی مادرزن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorcionista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
звенящий , пронзительно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
акробат
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
klingend, schrill
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
Akrobat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
akrobata
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
дзвінкий , різко
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
dzwoniący, piskliwie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
акробат
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
响亮的 , 刺耳地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زنگ دار
تصویر زنگ دار
sonoro, estridentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی